روز معلم
صبح سه شنبه من و ایلیا باهم رفتیم مهد و در جشن روز معلم شرکت کردیم ایلیا یک کادو به فریبا جونش داد . احمد هم صبح رفت میدان گل و ٢٠ تا شاخه گل رز ایرانی خرید و من برای مربیا و پرستارای مهدش بردم . با خانم همکارم هم ملاقاتی داشتم . بعداز جشن هم ایلیا در مهدش نموند و با اجازه خانم قهرمانلو مدیر مهد با هم اومدیم خونه . ...