ایلیا خانیایلیا خانی، تا این لحظه: 16 سال و 29 روز سن داره

ایلیاخانی و اکنون آدلیا خانی

سفر به همدان 3-مناطقی که بازدید داشتیم

سه شنبه 4تیرماه صبح از میدان شیر سنگی و آرامگاه بوعلی سینا و برج قربان بازدید نموده و عصر هم بازدید از نمایشگاه فرش همدان و دستنکاران و مجریان برگزاری را ملاقات نمودیم.   از یادمان‌های تاریخ باستان در شهر همدان مجسمه شیر سنگی است که در انتهای خیابان ۱۲ متری سنگ شیر و در وسط میدان مربع شکلی به همین نام قرار گرفته‌است. تپه‌ای که در حال حاضر مجسمه شیر سنگی بر روی آن واقع شده تپه باستانی است زیرا تابوت متعلق به دوره اشکانی ازآن محل کشف شده و فعلاً در موزه تپه هگمتانه نگهداری می‌شود. این مجسمه به همراه قرینه اش ابتدا در دروازه شهر همدان قرار داشته‌است و اعراب به هنگام فتح همدان آن را باب الاسد به معنی دروازه شیر ...
17 تير 1392

سفر به همدان 4-غار علي صدر یکی از عجایب طبیعی جهان

غار علیصدر مهمترین غار آبی و توریستی ایران و از جمله غارهای دیدنی و استثنایی جهان است؛  این غار در فاصله 75 کیلومتری شمال غربی همدان در کوه های زاگرس در ارتفاع 1980 متر از سطح دریا واقع شده است. مردم روستای علیصدر و روستاهای اطراف، از قدیم الایام به وجود این غار پی برده بودند و از آب آن بهره برداری می کردند. در 5 مهرماه 1342 شمسی، گروهی 14 نفره از اعضای هیئت کوه نوردی همدان ، غار علیصدر را مورد بازدید و کاوش قرار دادند و توانستند با وسایل ابتدایی، مانند فانوس و تیوپ لاستیکی، مسافتی از غار را طی کنند. در سال 1346 با پخش خبر کشف این غار شگفت انگیز و بی انتها در سطح رسانه های ملی، سیل محققان، کوه نوردان و علاقه مندان به آثار طبیعی ب...
17 تير 1392

سفر به همدان 4-گنجنامه

گنجنامه، در یکی از دامنه های کوهستان الوند و به فاصله 5 کیلومتری جنوب غربی همدان، در دره مصفای عباس آباد قرار دارد. در نزدیکی گنجنامه ، چشم انداز زیبایی از آبشار گنجنامه و دره های سرسبز عباس آباد ، تاریک دره و کیوارستان دیده می شود. این دره عصر هخامنشیان، شروع جاده هگمتانه – استخر ، معروف به “جاده شاهی” بوده، که هگمتانه را از طریق پیچ و خمهای تاریک دره، گدوک (دره)، ورد آورد علیا، شهرستانه، اشتران به تویسرکان، نهاوند، کرمانشاه، لرستان ، تخت جمشید و فارس مرتبط می ساخته است. این راه، همچنین یکی از راههای ارتباطی همدان به غرب و جنوب کشور (و میانرودان) یا بین النهرین (عراق امروزی) بوده است.  به سبب آنکه هگمتانه، پایتخت تا...
17 تير 1392

تعطیلات نوروز 92

امسال نوروز 92 سال پرمیهانی بود پنجشنبه ١ فروردین جلوس منزل پدربزرگ احمد بود و ناهار را همانجا صرف کردیم عصر هم که به خونمون آمدیم خاله سمانه با احسان و پسراش به دیدنمون آمدن جمعه ٢ فروردین به دیدد دائی قاسم که عزادار پدر خانومش بود رفتیم و عصر هم دائی عباس و مریم با مرتضی به همراه شهربانو و رضا و پارسا با جمال و ملیحه و فاطمه به دیدن ما آمدن بعدهم شام رفتیم خونه بابایی (احمد) چون دائی های احمد اونجا دعوت بودن شنبه ٣ فرووردین دوستانم توی خونه من جمع شدن تا حماسه اخراجمون رو جشن بگیریم. البته همه غصه دار بودن و وقتی رفتن جو سنگین غم تو خونمون موج میزد یکشنبه ٤ فروردین مامانی و بابایی با عمه افسانه و محسن و فرزین به دیدنمون آمدن ...
19 ارديبهشت 1392

تولد 5 سالگی ایلیا

چهارشنبه 21 فروردین 1392 روز تولد ایلیاجان این روز دومین روز روضه مامانی بود که برای حضرت زهرا گرفته بود و ما تصمیم گرفتیم تولد ایلیا را بعدا بگریم. اما در این روز گل پسرم هدیه هاشو گرفت : مامانی هاش هرکدام نفری پنجاه هزار تومان دادن عمه افسانه بیست هزار تومان داد و دائی عباس و دائی حسین و خاله سمانه هرکدام سی هزارتومان دان من و بابااحمد هم تمام پولها رو خرج خونه و خوراک و .. کردیم . البته یک اسباب بازی پک دزدان دریایی هم واسه خودش خریدیم. ...
19 ارديبهشت 1392

شروع کار در سال 92

شنبه 31 فروردین اولین روز شروع کار در شرکت آقای صدرزاده که همان کار قبلیمان اما در قالب پیمانکار و بخش خصوصی میشد را شروع کردیم ساعت 7:30 در سالن همایش هتل آبان ابتدا خط مش های شرکت را شنیدیم سپس صبحانه خوردیم و بعد هم رفتیم نمایشگاه کلیه وسایلمان را به شرکت انتقال دادیم همین روز هم قرارداد کاریمان به مدت سه سال امضاء شد و حقوق فروردین را هم دریافت کردیم و از روز یکشنبه 1 اردیبهشت هم به طور رسمی شروع کارمان بود.
19 ارديبهشت 1392

جشنی از جنس پرسش

ساعت 17 مورخ ٢٢/٨/٩١ جشن پایان دوره آموزشی ایلیا خانی در مهد کودک نیکو چند روزی بود که با اینکه ایلیا جان سرما خورده بود می فرستادمش مهد تا برای روز جشن بتونه قوی حضور داشته باشه خواندن چند شعر - خواندن آیه کوثر و توحید با معنی و به زبان انگلیسی و پرسش کلمات و افعال انگلیسی و اشعار اموزش حروف الفبا از برنامه های این جشن بود. ایلیا اشعارش رو با صدای بلند می خوند چون هم باهاش کار کرده بودم و هم براش یک کادو خریده بودم که قرارمان براین بود که به شرط شعر بلند خوندن بهش بدم اما در کلمات و جملات انگلیسی ضعیف بود . اینهم جشن یک دوره آموزشی به زبان تصویر از گل پسرم       ...
24 آبان 1391